سرمایه اجتماعی در زمانه تحریم و تورم
اهمیت مضاعف توجه به رابطه با مردم در وضعیتهای حساس سیاسی-اجتماعی
این نشست که با عنوان «سرمایۀ اجتماعی در زمانۀ تحریم و تورم» سهشنبه ۴ دیماه 1397 توسط پژوهشکده فرهنگ پژوهی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد، آقایان دکتر علی انتظاری و دکتر ابوالفضل دلاوری اساتید دانشگاه علامه طباطبائی، دکتر حسین میرزایی استاد دانشگاه تهران، و محمد آقاسی، رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) به عنوان سخنران و آرمین امیر استادیار دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان دبیر نشست حضور داشتند. در ابتدای این نشست خانم زهره عزیزآبادی دانشجوی دکترای جامعه شناسی فرهنگی به ارائه گزارشهایی از داده های مربوط به سرمایه اجتماعی ایران در سه دوره پیش از جنگ، هنگام جنگ و بعد از آن پرداخت.
عزیزآبادی: پروبلماتیک شدن سرمایه اجتماعی
عزیزآبادی با شروع از تعاریف سرمایه اجتماعی و ابعاد مختلف آن و همچنین شیوه های شاخص سازی آن جلسه را آغاز کرد. وی با تمرکز بر دو طرح ملی سرمایه اجتماعی در ایران در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۹۴ با نگاهی کلی به ارائه تغییر روند چند شاخص مهم در سرمایه اجتماعی ایران پرداخت. وی افزود، سرمایه اجتماعی در این سالها در سه سطح خرد، میانه و کلان سنجیده شده است. در سطح کلان مهمترین شاخص بررسی میزان رضایت از نهادهای کلان اجتماعی است. در طی این سالها، پنداشت مردم از عملکرد دولتها در حل مشکلات اجتماعی متغیر بوده است. به نظر مردم، بیشترین میزان توفیق دولت در بهداشت و درمان و کمترین میزان توفیق آن حل معضل بیکاری بوده است. در زمینه موفقیت نهادی نیز عملکرد نهادهای سیاسی نسبت به نهادهای دیگر کمتر ارزیابی شده است. در زمینه موفقیت نهادهای فرهنگی نیز شهرهای دانشگاهی همچون تهران اصفهان و قم که دارای نهادهای دانشگاهی و دینی هستند به لحاظ فرهنگی موفقیت شان کمتر ارزیابی شده است. به زعم وی از دیگر مولفه های سنجیده شده ذیل سرمایه اجتماعی در سطح کلان شاخص ارزیابی از آینده است، که به نظر میرسد با تجمیع بعضی گویی ها ارزیابی مردم از آینده نیز در حد مطلوبی قرار ندارد. در رابطه با آیتم های گوناگون ارزیابی از آینده تنها در گزارش سال 1394مردم وضعیت رفاهی را کمی بهتر می بینند. در رابطه با ارزشهای اخلاقی مسئولین که در قالب یک سری ارزشهای اخلاقی مثبت و منفی سنجیده شده است میانگین عددی طیف ارزش های اخلاقی منفی تقریبا ۱۸ هست که از میانگین کشوری که عدد ۲۰ پایین تر است ویژگیهای عدد اخلاقی مثبت هم عدد ۱۵ است و بالاتر از میانگین کشوری که عدد ۱۳ است قرار دارد.
بعد از ارائه خلاصهای از این داده ها دکتر آرمین امیر به جمع بندی پرداخت و گفت به طور کلی مردم از عملکرد دولت در طی این سال ها راضی نبوده اند .
انتظاری: ساختارها و الگوهای وارداتی، دلایل افت عملکرد و سرمایه اجتماعی نهاد دولت در ایران است.
سپس دکتر اردشیر انتظاری نظرات خود را پیرامون سرمایه اجتماعی ابراز داشت. وی با نقد الگو های مدرن و وارداتی حکومت داری مثل استفاده از الگوی قانون اساسی بلژیک در ابتدای تدوین قانون اساسی در ایران معتقد است که قانون به همین دلایل هیچگاه نتوانسته است فرایند مشروعیت خود را طی کند. وی معتقد است در این باره مردم به خاطر قانون گریزی مسئول نیستند. وی معتقد است در ابتدای انقلاب باید به دنبال رویکردی در اداره حکومت می بودیم که مبتنی بر آرمانها و اندیشه های انقلاب اسلامی باشد. وی معتقد است این وظیفه دانشگاههای ما بوده است و ما در این زمینه کوتاهی کرده ایم. وی با مثالی از بوروکراسی در ایران گفت، مسئله بوروکراسی کارآمدی است که دلیل این عدم کارآمدی در ایران، ایجاد بوروکراسی بدون پایه های عقلانی آن است. وی در ادامه در تفاوت بوروکراسی ایران با بروکراسی غربی گفت در ایران روابط و آشنایی در پیشبرد امور در ادارات اهمیت بیشتری دارد و شاخصه های بوروکراسی غربی همچون غیر شخصی بودن بر آن حاکم نیست. و از این مسئله نتیجه می گیرد که این ظرف بر قامت جامعه ما مناسب نیست. وی در نهایت معتقد است عدم کارآیی دولت به این علت است که دولت ظرف مناسب برای پیشبرد اهداف خود را ندارد چرا که برای آن باید از همین ظرف بوروکراتیک بهره بگیرد و به همین دلیل عملکرد دولت های گوناگون موجب دلسردی مردم می شود. به زعم وی ما نیاز به بعضی ساختارهای بوروکراتیک نداریم و باید پیرامون آن ها تجدید نظر کنیم. مثلاً باید از خود بپرسیم چه نیازی به آموزش فرزندان هست؟ در نهایت وی معتقد است برای حل معضلات جامعه باید در همین زمینه چارهای جست.
دلاوری: تنها راهحل بحران های جامعه، ایجاد زمینههای دموکراسی و ایجاد فرصتهای برابر برای همه است.
سپس دکتر دلاوری به ادامه بحث پرداخت. دکتر دلاوری با نقد سخنان دکتر انتظاری معتقد است که در واقع نارضایتی های مردم منجر به لرزان شدن پایه های دولت نخواهد شد. وی افزود سستی گرفتن اعتماد و مولفه های سرمایه اجتماعی خصوصاً در سطوح میانی الزاماً منجر به حرکت های جمعی و جنبش های اجتماعی در جهت براندازی پایه های حکومت نخواهد شد. وی با مثالی از هانتینگتون گفت بعضی جامعه ها آنچنان از هم گسیخته اند که حتی اگر در بدترین شرایط نیز باشند علیه شرایط موجود اقدام جمعی انجام نمی دهند. در واقع کنشگران رمقی برای کنشگری در این جوامع برایشان باقی نمانده است. دکتر دلاوری معتقد است حتی اگر شرایط جامعه از این هم بدتر شود پایههای حکومت لرزان نخواهد شد. وی از وجود رخوت و ناامیدی در میان مردم و حتی مسئولین سخن گفت. وی با انتقاد از عملکرد مسئولین افزود، بعضی دولت مردان برای حل مشکلات جامعه دیر اقدام مینمایند مثلاً در زمینه امور مالی و بانکی بعد از ۴۰ سال به بعضی نتایج رسیده ایم که باید زودتر می رسیدیم، یا در نظام آموزشی و در نظام علمی تازه فهمیدیم که کنکور توان علمی دانشآموزان و دانشجویان را نابود می کند. وی در نقد سخنان دکتر انتظاری گفت آیا مشکل ما تنها در بوروکراسی و یا در دولت ملی است؟ وی معتقد است بحث دولت مدرن و ملی نیست، وی با نقد رویکرد دکتر انتظاری معتقد است الگوهای دینی نیز برای حل مشکلات جامعه کارگشا نیست چرا که ملت ایران امت نیست، چراکه امت واحد وجود ندارد. در ایران فرقه های مختلفی در کنار هم زندگی می کنند . ما جامعه ملی هستیم، و انواع مختلفی از گروهها گرایشها و منافع مختلف در کنار هم می زیند.وی در ادامه نقد رویکرد دکتر انتظاری و در پاسخ به آن افزود، گرچه مردم علیه نظام حاکم شورش نمیکنند هم به جهت بی رمقی و هم به لحاظ بیمعنی دانستن آن، اما آیا نباید شاخصهای بی اعتمادی به حکومت و نرخ امیدواری به آینده افزایش یابد؟ وی معتقد است بنده نگران سرمایه اجتماعی به عنوان یک شاخص علمی نیستم بلکه نگران مردم و جامعه ای هستم که آینده این جامعه باید به دست آنها ساخته شود. هر کسی در حوزه خود. استاد دانشگاه سر کلاس درس و کسی که در کسب و کار است در حوزه خود. مردم اکنون مداوماً در انتظار تغییر هستند کما اینکه خود به گونه ای مستقیم دست به چنین تغییری نزنند. به زعم وی اکنون جامعه در حال تعلیق است. بنابراین تنها راهحل بحران های جامعه ایجاد زمینههای دموکراسی و ایجاد فرصتهای برابر برای همه است ،اما نه به صورت صوری و نمایشی. وی افزود باید مشارکت موثر در جامعه صورت بگیرد. وی کنار زدن نیروهای خودسری را که به هیچ جایی پاسخگو نیستند (و الزاما هم نیروهای نظامی نیستند) را به عنوان راهکاری برای رسیدن و نیل به این هدف میداند.
میرزایی: ما در وضعیت غریبی نیستیم، همین وضعیت را اروپا بارها تجربه کرده است.
سپس دکتر میرزایی استاد دانشگاه تهران به ارائه سخنرانی پرداخت. وی در ابتدا گفت سخن گفتن از جامعه ای که ما به عنوان عضوی در آن هستیم بسیار دشوار است. سپس با خواندن بخشی از پیشگفتار کتاب تفسیم کار اجتماعی دورکیم سخنرانی خود را ادامه داد. به زعم وی ما با بسیاری از مسائلی که کلاسیک های جامعهشناسی با آن مواجه بودهاند مواجهیم. وی با اشاره به اینکه نابسامانی های اقتصادی را تنها با کمک اقتصاددانان نمی توان حل کرد و مسئله مهم را پرداختن به سرمایه اجتماعی دانست. به زعم وی این یک لوپ معیوب است که ما تصور کنیم، مسائل اقتصادی را تنها با نظریه های اقتصادی میتوان حل کرد. وی با ذکر چند مثال از مسائلی که دولتمردان و دیگر مسئولان دولتی کشور همانند بی اعتمادی مردم به نهادهایی همچون بانک مرکزی ایران، بر کمبود سرمایه اجتماعی و اعتماد به نهادهای دولتی اذعان کرد. وی افزود این اعتماد مسئله تاریخی است و باید در طی سالها شکل بگیرد. مثلاً اینکه رئیس کل بانک مرکزی از مردم می خواهد که پول خود را در این بانک بگذارند ناشی از بی اعتمادی است که در گذشته ریشه دارد. وی با ذکر مشکلاتی که نهادهای اجرایی کشور دارند افزود که زمانی که ما درگیر کارهای اجرایی میشویم آنقدر گرفتار می شویم که به جای پرداختن به علت ها به معلول ها می پردازیم.وی به صورت کلی اعتماد به نهادهای اجتماعی را پایین ارزیابی می کند، اما در عین حال معتقد است از تعارضاتی که در جامعه ما وجود دارد این است که گرچه دیر اعتماد میکنیم اما گاهی هم زود اعتماد کرده و به کوچکترین چیزها راضی می شویم و امیدوار می شویم به همین دلیل هنگام انتخابات حجم کثیری از مردم شرکت می کنند. این نشان می دهد که امید به آینده میتواند در این کشور ترمیم شود.
آغاسی: جامعۀ ایران قابل پیشبینی است اما متخصصان به دادههای افکار عمومی بیاعتنا هستند.
سپس آغاسی رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) شروع به سخنرانی کرد. وی با ارائه سه نوع صورت بندی از جامعه شناسی در ایران سخن خود را آغاز کرد. وی با الهام از سخنرانی دکتر ساراشریعتی افزود، اولین جامعه شناسی، جامعه شناسی دانشگاهی است که همین جامعه شناسی است که در دانشگاه ها حضور دارد. نوع دوم جامعه شناسی رسمی است. که در درون ساختار حکومت و در درون سیستم است. این جامعه شناسی به مرگ جامعه شناسی معتقد است. جامعه شناسی مرده است. اما به زعم وی همین افراد به عنوان جامعه شناس بودجه میگیرند و به عنوان جامعه شناس مطرح می شوند. بنابراین این جامعهشناسی هم جامعه شناسی مرده است. اما نوع سوم که وی خود را نماینده آن می داند ،و جامعهشناسی زنده و پویایی است و از قضا بسیار هم خطرناک است نه در ایران بلکه در همه دنیا، این جامعه شناسی جامعه شناسیِ عرصه عمومی است. جامعه شناسی که حیات و ممات خود را به مردم گره زده است. چرا که از بودجه دولتی و از بودجه نفتی ارتزاق نمی کند. البته وی معتقد است جامعه شناسی عرصه عمومی تنها محدود به داده ها و گردآوری داده ها نمی شود و باید به نظریه های جامعه شناسی، روان شناسی، ارتباطات و بقیه رشته ها برای تحلیل دقیق مسلط بود. وی افزود: در تمامی این سالها اساتید دانشگاهها گفته اند که جامعه ایران پیش بینی ناپذیر است و خود او هم با این ذهنیت وارد ایسپا شده است، اما با کارهایی که در چند سال اخیر انجام داده در این مجموعه، اتفاقاً عکس این مسئله ثابت شده است. «بر عکس آنچه که گفته میشود هم در سال ۸۴ پیشبینی کردیم که رئیسجمهور پیروز چه کسی هست، هم در سال ۸۸ و هم در سال ۹۲ .وی با استناد به همین داده ها معتقد است اعتراضات دی ماه ۹۷ با همه اعتراضات بعد از انقلاب اسلامی متفاوت بوده است. هم به لحاظ پراکندگی جمعیتی و پراکندگی جغرافیایی و نحوه اعتراضات که اینها مهم است». وی با تایید حرف دکتر میرزایی معتقد است این اعتراضات ممکن است اقتصادی باشد اما لایه زیرین آن اقتصادی نیست. در دل این اعتراضات هسته مرکزی آن کمرنگ شدن امید است. وی اشاره کرد که این مسئله یعنی افول امید مردم در سال ۱۳۹۵ گزارش شده است و مورد توجه مسولین قرار نگرفته است. وی با تفاوت قائل شدن میان افکار عمومی انتقادی و افکار عمومی اعتراضی معتقد است افکار عمومی انتقادی حول محور نقد مشخص و سازماندهی شده می گردد اما افکار عمومی اعتراضی که از جنس احساسات است و همانند قبلی بر مبنای تفکر نیست. منطق خاص خود را دارد اما عقلانی نیست .به زعم وی افکار عمومی ایران بیشتر اعتراضی است. ما [جامعهشناسان] مسائل را نقد نمی کنیم و بر مبنای احساسات تصمیم گیری می کنیم و به قول معروف مدام نق میزنیم. وی معتقد است از دلایل شکل گیری افکار عمومی اعتراضی وجود گسترده مردم در شبکه های اجتماعی همچون تلگرام و اینستاگرام است که به دلیل عدم وجود دروازه بانی خبری حجم کثیری از اطلاعات منتشر می شود و به احساسات مردم دامن می زند. دلیل دوم این است که مردم احساس می کنند که نظرات آنها دیده نمیشود. وی معتقد است پیمایش های اخیر نشان می دهد خشونت رو به تزاید است گرچه همین پیمایش ها به طور کلی و برخلاف افکار جامعه شناسان نشان میدهد که مردم ایران مردمی نرمخو هستند و اهل مدارا و تساهل ند. وی معتقد است باید دوباره به مردم رجوع کرد و زمینه گفت و گو با آنها را ایجاد نمود . و بخش اعظم مسئولیت این امر با با قدرت سیاسی است. دولت باید به معنای واقعی گوش شنوایی داشته باشد نه اینکه فقط در زمانهای انتخابات و نیاز به آنها رجوع کند. بخشی از این وظیفه نیز بر عهده فرهیختگان و دانشگاهیان نیز هست. باید درس هایی همچون رشته افکار عمومی دوباره در دانشگاه ها احیا شود. وی برای حل این معضلات رجوع دوباره به مردم را بهترین چاره می داند.