بررسی روابط فرهنگی ایران و روسیه

نشست بررسی روابط فرهنگی ایران و روسیه توسط پژهشکده فرهنگ‌پژوهی به دبیری دکتر حمید حکیم عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی در تاریخ  ۱۳۹۷/10/04 با حضور دکتر بهرام امیراحمدیان(عضو هیأت علمی دانشگاه تهران)، دکتر سید مهدی حسینی(مدیر بنیاد قفقاز)، دکتر مریم شفقی(عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی)، دکتر سیدحسین طباطبائی(رئیس اداره اروپای شرقی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی)، دکتر موسی عبدالهی(عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی)، دکتر شهرام همت‌زاده(عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی) در تالار دفاع دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه برگزار شد.


کشور روسیه از ویژگیهایی برخوردار است که روابط با آن کشور را برای ایران پر اهمیت میسازد. ویژگیهایی مانند مطرح بودن به عنوان قدرتی مهم در عرصه جهانی و تأثیرگذاری آن در عرصه بینالمللی، همسایگی (نزدیک ترین قدرت همسایه ایران)، وسعت و جمعیت بالا، وجود ظرفیتهایی که میتواند به درد جمهوری اسلامی ایران بخورد، روسیه راهی برای فعالیت بیشتر در برخی کشورها منطقه از جمله آسیای مرکزی و قفقاز و .... از جمله این ویژگیها میباشند. از سوی دیگر، ایران نیز دارای ویژگیها و مزایایی است که آن را برای روسیه به عنوان کشوری حائز اهمیت مینماید. مواردی مانند موقعیت خاص ژئوپلیتیکی، راه مناسب برای برقراری ارتباط با جنوب، منابع انرژی، سیاستهای ضد استعماری و ضد غربی ایران و مواجه ایران با هژمونی آمریکا  و ... از جمله این ویژگیها میباشند.

تاریخ روابط این دو کشور، تاریخی سراسر پر از فراز و نشیب بوده است؛ به خصوص در دو قرن اخیر از قراردادهای مختلف اقتصادی و سیاسی و از قرادادهای گلستان، ترکمنچای و آخال گرفته تا برسد به اشغال ایران در جنگ جهانی و تعاملاتشان در سوریه.

این تاریخ پرفراز و نشیب باعث ایجاد دو نگرش خوب و بد به روسیه و بالتبع دو نگرش و نگاه به روابط ایران و روسیه شده است. نگرش بدی که ریشه آن را در تأثیر تاریخ و اتفاقات رخ داده بر ذهن مردم ایران میتوان دانست - این بی اعتمادی را در بدنه (مردم) کاملا می توان مشاهده کرد- و اعتقاد بر این که ایران به عنوان ابزاری برای روسیه در عرصه رقابتهای بینالمللی میباشد. نگرش مثبت نیز غالبا از مواردی مانند توجه به شرق و روسیه به دلیل عدم اطمینان به غرب (به ویژه در شرایط کنونی) و همسایگی آنها نشأت میگیرد. البته واقعیت آن است که آنچه که در تاریخ بوده، اکنون نیز وجود دارد و جامعه بینالملل و بازیگران قدرتمند برای روسیه ارجح بر ایران میباشد و به نوعی نگاه منفی بر نگاه مثبت در روابط دو کشور غلبه دارد. این موضوع را حتی میتوان در نظرسنجیهای مختلفی نیز که صورت گرفتهاند مشاهده کرد.

اما واقعیت آن است که نیاز به نوعی نگاه (نگاه سوم) بر مبنای واقعیت در این زمینه میباشد؛ نگاهی نه سیاه نه سفید. نگاهی بر اساس واقعیات که تأمین کننده منافع طرفین و به ویژه جمهوری اسلامی ایران باشد.

شرایط کنونی با گذشته فرق دارد. اشتراکات و اختلافات و تفاوتهایی در عرصههای مختلف و منجمله فرهنگی وجود دارد که مصادیقش را از سوریه و اختلافات در عرصههای مختلف تا عرصه دینی میتوان مشاهده نمود. اما در این میان آنچه که مهم میباشد این است که اتفاقات اخیر و شرایط جدید، فرصتهایی  را به وجود آورده که میباید از آنها استفاده کرد.

روسیه تغییراتی را از اواسط دهه 90 میلادی آغاز نموده و سیاست نگاه به شرق را مد نظر قرار داده است. گرایش به شرق و شرقی بودن در عین گرایش به غرب، سیاستهای فرهنگی اعلامی و حفظ هویت فرهنگی شرقی، تعریف فرهنگ خودشان در برابر فرهنگ غرب، وجود پتانسیل مسلمانان در روسیه، همه اینها از جمله واقعیاتی است که میباید به آنها توجه نمود.

ما نزدیکی و اشتراکات بیشتری نسبت به روسیه داریم تا دیگر قدرتها، و روسها نیز نزدیکی و قرابتهای بیشتری با ما دارند نسبت به مسلمانان دیگر، که این مهم به ویژه و بیشتر در عرصه فرهنگی تإثیرگذار است.

امروزه کشور ایران جایگاه خود را در جهان جست و جو میکند. چنین تمایلات دو کشور آنها را هم پیوند می دهد و این امکان را فراهم می آورد که دو کشور به دنبال نقاط مشترک خود باشند. گسترش روابط فرهنگی دو کشور نقش موثری در پیدایش وجوه اشتراک آنها ایفا میکند.

 تلخی تاریخی سبب گردیده تا دامنه نگاه سیاستمداران معطوف به روابط سیاسی گردد و کمتر روابط فرهنگی دو کشور مورد توجه قرارگرفته است. میتوان گفت که در حال حاضر سطح روابط فرهنگی از سطح روابط سیاسی و اقتصادی بسیار عقب تر است؛ به طوری که امروزه سطح روابط فرهنگی دو طرف پایین است و با منافع دو کشور مطابقت ندارد اما باید توجه داشت که فرهنگ پایه روابط است. تاثیر و تاثر متقابل فرهنگ بر دیگر حوزه ها، مهمی است که همواره باید مد نظر داشت. درحال حاضر یکسان بودن منافع استراتژیک در منطقه آسیای مرکزی و منافع اقتصادی باعث گسترش روابط سیاسی و اقتصادی دو کشور شده است و همین بالا بودن سطح روابط سیاسی می تواند به گسترش روابط فرهنگی نیز کمک کند. از سوی دیگر، استفاده از ظرفیت روابط فرهنگی در راستای توسعه روابط در سایر عرصه ها نیز اثرگذار باشد. به واقع عرصه روابط فرهنگی، عرصهای است که میتواند بدون برخی تنشها بر عرصههای دیگر نیز تأثیرگذار بوده و در توسعه روابط در سایر عرصهها موثر باشد. تلاش ایران در استفاده از این عرصه برای حصول منافع در تمامی عرصهها حائز اهمیت می‎باشد. همکاری تجاری، اقتصادی، سیاسی و یا نظامی بدون شناخت فرهنگ و زبان یکدیگر امکان پذیر نیست(لازم و ملزوم یکدیگر). گسترش روابط فرهنگی دو کشور نقش موثری در پیدایش وجوه اشتراک آنها ایفا می کند. در این میان، نکته قابل توجه این است که بستر توسعه روابط فرهنگی مردم هستند و در این عرصه برخلاف بقیه عرصهها، تأثیر دولت کمتر است، و اشتراکات ایران و روسیه مخصوصا در حوزه روابط فرهنگی در عرصه مردم بیشتر است تا دولتها.

در این راستا باید به این مهم هم نظر داشت که گسترش تعاملات فرهنگی با روسیه به منزله گسترش تعاملات فرهنگی با برخی کشورها و حصول منافع در آنها نیز هست. بنابراین جمهوری اسلامی ایران می‌تواند تا حدودی منافع ملی خود را در آسیای مرکزی و قفقاز در سایه گسترش روابط فرهنگی با روسیه تامین کند.

 بین دو کشور ایران و روسیه، علی رغم وجود بعضی تضادها(فارغ از بحث سیاسی)، زمینههای همکاری مناسبی به ویژه در عرصه فرهنگی وجود دارد، که برخی عوامل مانند ذیل در این مهم تأثیرگذار می باشند: 

-  نزدیکی جغرافیایی و سابقه مشترک تاریخی و وجود مناطق مسلمان نشین در روسیه، غنای معنوی ما و ضعف روسیه در قدرت نرم، زمینه ساز گسترش روابط فرهنگی دو کشور می باشد.

-  اشتراک منافع دو کشور در زمینه سیاسی و اقتصادی و تماس های وسیع فرهنگی گذشته، علاقمندی ملتها به شناخت یکدیگر، ترویج آموزش زبان فارسی و روسی در هر دو کشور، وجود مراکز پژوهشی و مطالعاتی، استفاده از فناوری و سیستم های اطلاع رسانی امکانات همکاری فرهنگی را فراهم می‎آورد.

 البته موانعی هم در این میان وجود دارد که در این خصوص میتوان به موارد زیر اشاره نمود:

-  وضع ایران در صحنه بین‎المللی، تمایلات شدید غرب گرایی محافل اجتماعی در روسیه، توجه ناکافی دولتها به این امر، وجود برخی محدودیت‎ها در جامعه ایران و ذهنیت منفی ایرانیان راجع به روسیه دوران تزاری گذشته. موانع موجود مانند موانع سیاسی و تاریخی و پندارها و ذهنیت مردم و البته تأثیر نظام بینالملل و افکار عمومی جامعه بینالملل و حمایت روسیه از اقدامات بینالمللی، عدم شناخت متقابل (به ویژه از جانب روسها)، عدم استفاده از ظرفیتهای موجود در عرصه روابط فرهنگی

 نظر به آنچه که بیان شد، ضرورت عنایت و گسترش تعاملات فرهنگی ایران و روسیه، مهمی است که میباید مورد توجه قرار گرفته و توجه به این مهم، زمینه ساز توسعه و تقویت روابط در تمای عرصهها میباشد.