اکران مستند اکسدوس

نشست اکران مستند اکسدوس توسط پژهشکده فرهنگ‌پژوهی به دبیری دکتر رز فضلی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی در تاریخ  1397/09/13 با حضور دکتر رسول صادقی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، دکتر محمود مشفق عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی و دکتر آرمین امیر عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در تالار دفاع دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه برگزار شد.


پژوهشکده فرهنگ پژوهی دانشگاه علامه طباطبائی در چهارچوب برنامه های در نظر گرفته شده به مناسبت هفته پژوهش، اقدام به برگزاری نشستی با محوریت نقد و بررسی آخرین ساخته آقای بهمن کیارستمی،مستند "اکسدوس"، نمود. این مستند که با موضوع بررسی وضعیت مهاجرین افغانستانی در ایران ساخته شده بود با مراجعه به مرکز بازگشت امام رضا (ع)که اردوگاه موقت برای مهاجرین افغانستانی پیش از بازگشتشان به وطن است، به ساختار روایی خود سامان داده است. لذا هدف از طرح این نشست در پژوهشکده فرهنگ پژوهی دانشگاه علامه طباطبائی بیشتر بررسی موضوعی اثر مذکور با برجسته سازی مهاجرت افغانستانی ها به ایران و تبعات فرهنگی این مهاجرت در دو سوی مرزها بود.

چالش عمده پیش رو در برگزاری چنین نشست های در نظر گرفتن حساسیت های فرهنگی-سیاسی موجود است به عنوان مثال حضور خود مهاجرین افغانستانی در جلسه که اغلب از میان دانشجویان خود دانشگاه بودند در ابتدا می توانست به دو صورت فرصت و چالش توامان مطرح شود که خوشبختانه در انتهای نشست به دلیل فضای مثبت ایجاد شده، حضور همه ی طیف ها به بحثی مطلوب و سازنده انجامید.

جلسه در ابتدا با ذکر مقدمه کوتاهی از سوابق آقای کیارستمی در حوزه افغانستان یعنی انتشار دو کتاب "فتوریاحی" و مجموعه عکس های "گلشهر" ، هر دو با موضع مهاجرین افغانستانی در ایران و همچنین شرح مختصری در مورد فیلم مستند اکسدوس آغاز شد و سپس مستند اکسدوس به نمایش در آمد. پس از نمایش اثر ، سه تن از اساتید مدعو آقایان دکتر صادقی ،مشفق و امیر به طرح مباحث و نظرات خود پیرامون فیلم پرداختند و در ادامه یکی از مهمانان حاضر از وزارت کشور که در مستند نیز حضور داشتند به شرح مباحثی جالب از تجربه زیسته خود در اردوگاه امام رضا (ع) پرداختند و در نهایت جلسه با پرسش و پاسخ با شرکت اساتید، دانشجویان و آقای کیارستمی مستندساز پایان یافت.

نخستین سخنران آقای دکتر مشفق عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی بودند. ایشان ضمن تحسین فیلم به مسائل مهاجران افغانستانی مقیم ایران، اشاراتی داشتند. ابتدا اشاره کردندکه مهاجران افغانستانی در دسته مهاجران موقت کاری قرار می گیرند. سپس انواع مهاجرت های موقتی را از هم تفکیک کردند و ذکر کردند این دسته از مهاجران در دسته مهاجران چرخشی و یا آونگی قرار می گیرند. پس ازآن  با رویکرد تحلیل تماتیک، بیان شد که فیلم اکسدوس با طرح  علل اقتصادی و اجتماعی حضور مهاجران و بازگشت آن ها از زوایای مختلفی به مسائل و مشکلات مهاجران افغانستانی می پردازد.مشکلات اسناد هویتی و عدم ارائه اطلاعات صحیح به ماموران اردوگاه نشان از مشکلات حاد مدیریت مسئله مهاجرت افغانستانی ها به ایران، دانسته شد. آقای دکتر مشفق ذکر کردند که در این مستند از نظر فرهنگی تغییرات مهمی را در میان مهاجرین افغانستانی شاهد بودیم که از بخشی از آنها شاید بتوان به عنوان فرایند ایرانیزه شدن ایشان اشاره کرد. ایشان در نهایت اشاره کردند که هر دو دولت ایران و افغانستان می توانند به مسئله مهاجرت به عنوان یک فرصت در جهت فراهم آمدن زمینه همگرایی دو کشور نگاه کنند.

 سخنران بعدی آقای دکتر صادقی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بودند. ایشان در قالب بیانات کوتاهی اشاره کردند که اکسدوس مستندی است که به خوبی و زیبایی ابعادی از زندگی و مسائل مهاجران بدون مدرک افغانستانی را به تصویر کشیده است. فرهنگ مهاجرت در بین افغانستانی ها ،مهاجرت به عنوان مرتبه ای از گذار به بزرگسالی نزد ایشان، کاهش ارزش پول ملی ایران و انعکاس نتایج آن بر پدیده مهاجرت افغانستانی ها به ایران و مسئله هویت از مهم ترین مسائل این گروه از مهاجران هستند که اکسدوس به خوبی آن ها را منعکس کرده است.

 سخنران آخر آقای دکتر امیر از اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی بودند.که سخنرانی ایشان در  دو بخش تنظیم شده بود:

در بخش اول آقای دکتر امیر به طرح مباحثی پیرامون اثر و کارگردان پرداختند. ایشان ذکر کردند کاری که آقای کیارستمی انجام داده از یک روشنفکر سنتی برنمی آمد. تفکیک بین روشنفکر سنتی و ارگانیک تقسیم بندی است که گرامشی آن را ارائه کرده  است. روشنفکر سنتی به عنوان مثال ما استادان دانشگاه که کارمندان دولت هستیم و در موقعیت طبقاتی و اداری خویش محصور، روشنفکر ارگانیک اما  می تواند از موقعیت طبقاتی خود فراتر رود، از سلطۀ هژمونی رها شود و جهان را آنگونه که هست ببیند. این که کسی دو ماه وقت بگذارد و در اردوگاه یا مرکز برگشت مهاجران فیلم بسازد، با موقعیت اداری یک استاد دانشگاه جور درنمی آید.

ایشان اشاره کردند فیلم تصویر متنوعی از زیست افغان ها در ایران به نمایش کشیده است، از ازدواج و رقص و موسیقی گرفته تا شهادت طلبی بیماری و آموزش و خالکوبی و اعتیاد. بنابراین با مجموعه ای غنی از تصویر و صدا روبرو هستیم که می تواند موضوع تحلیل های متعددی قرار بگیرد. و اضافه کردند من اما امروز از منظر طرد و جذب اجتماعی به این فیلم نگاه می کنم.

 در بخش دوم آقای دکتر امیر اشاره کردند که  در نظریه های پساساختارگرایانۀ هنر، ارتباط مخاطب و اثر بر اساس گفتمان هایی که در ذهن مخاطب هست شکل می گیرد. مخاطب در گفتمان هایی زیست می کند و اثر در گفتمان هایی، و برخورد این دو،  در لحظه های مختلف، برداشت مخاطب از اثر را شکل می دهد.  دکتر امیر در ادامه افزودند، صحنۀ تأثیرگذار فیلم برای من، سکانسی در دقیقۀ سوم فیلم بود، آنگاه که درها باز می شود گروهی از جا برمی خیزند و به داخل ساختمان هجوم می آورند. واقعیت این است که این هجوم، هجوم به داخل نیست که درواقع هجوم به خارج است، هجوم برای رفتن است. افرادی که در قاب تصویر هستند همه نوجوان و جوان هستند. این تصویر مرا ازین جهت تحت تأثیر قرار داد که برایم یادآور خروج جوانان ایرانی از وطن بود. اینجا تشابهی بین این دو وضعیت یافتم، هم بخش قابل توجهی از جوانان ایرانی می خواهند از ایران بروند و هم حالا با سقوط ارزش ریال، افغان ها.

پرسش اینجاست که چرا جامعه ای نمی تواند اعضای خود را جذب کند؟ و با دست خود اعضایش را طرد می کند؟ پاسخ را باید در کجا جست؟

طرد اجتماعی را می توان جدایی و گسست از اقتصاد، اجتماعات و سازمان های اجتماعی تعریف کرد. بنابراین می توان طرد را دارای انواع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دانست. رویکردهای نظری به طرد اجتماعی (social exclusion) عموماً دولت را مسئول این پدیده می دانند چراکه دولت است که ابزار لازم برای تقویت این پیوندها را در مقیاس وسیع در اختیار دارد. لذا بایستی به سیاست طرد و اقتصاد سیاسی طرد توجه کنیم. تقویت پیوندهای اجتماعی و سیاسی جامعه با اعضایش می تواند در هنگام سقوط-های اقتصادی مانع از جدایی افراد از جامعه گردد. در مقابل، تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی یا دوقطبی کردن جامعه و نیز بی توجهی به آسیب هایی که در زمان های متفاوت گریبانگیر مردم می شود، باعث کم شدن انسجام اجتماعی و رها شدن افراد از جامعه می گردد. انسان هایی که بدین ترتیب طرد می شوند در معرض آسیب های متعدد قرار می گیرند و با رخدادهایی چون سقوط اقتصادی یا جنگ، آمادگی مهاجرت پیدا می کنند.